دیسلایک: خداداد عزیزی؛ الگویِ بد،حرفِهای خوب کاش گوش های خداداد از تریبون های او قوی تر بودند.
درگیریِ رختکنی در یک مسابقه خیریه. چه
کسی در کدام نقطه دنیا به جز خداداد عزیزی می تواند این ماجرا را ممکن کند؟
آقای غزال، بعد از همه مصاحبه های سرشاز از ایرادگیری توی روزهای قبل، در
نیمه اول بازی ستاره ها با ستارگان جهان تقریبا هیچ حرکت مثبتی انجام نداد و
انرژی اش را گذاشت برای رختکن و درگیری کلامی با فرهاد مجیدی. عزیزی که
توی بهترین سال های فوتبال اش هم نسبتی با قیچی زدن نداشت، از قیچیِ های
فرهاد ایراد گرفت و تاکید کرد که اگر قرار به انجام این کارها باشد، او هم
می تواند قیچی زدنهایش را به تماشاگران نشان بدهد! دعوای کودکانه، فرهاد
را راهی خانه کرد و خداداد دوباره توی زمین قرار گرفت. همانقدر طلبکار و
بداخلاق.
خداداد عزیزی توی همه سال های پناه گرفتن
پشت حماسه ملبورن و مفهوم پیشکسوت، توی مصاحبه هایش مشغول انتقاد کردن از
فوتبالیست های ایرانی و نصیحت کردن آن ها بوده است. آقایِ سازِ مخالف،
بارها و بارها و بارها به رفتارها، دعواها و اخلاق ستاره های حال حاضر
فوتبال تاخته اما در عمل دست به رفتاری زده که پرحاشیه ترین بازیکنان
ایرانی نیز در چنین موقعیتی انجامش نمی دهند. او بعد از اعتراض وحشتناک به
داور در بازی خیریه گرگان، دایو در مسابقه فوتسال با هنرمندان و درگیری با
یار خودی در جدال با ستارگان جهان، بدترین الگویِ ممکن برای فوتبال ایران
است. کاش، گوش های آقای خداداد از تریبون های او قوی تر بودند و غزال
تیزپا، حداقل در طول سال به نصیحت های خودش گوش می داد!