ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
مدیرعامل باشگاه استقلال قبل از سفر به مالزی برای شرکت در جلسات AFC در گفتگو با ایسنا از وضعیت تیم استقلال و برنامه های آینده این تیم صحبت کرده است:
استقلال بالانس نیست
با توجه به جایگاه تیم استقلال در لیگ برتر و انتظاری که از حضور موفقیتآمیز این تیم در رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا وجود دارد ما قصد داریم تیم را تقویت کنیم. البته تیم فعلی خوب است اما فکر میکنم بالانس نیست و نیاز به تقویت دارد.
پس از بازگشت از مالزی لیست قلعه نوعی را می گیرم
عازم مالزی هستم تا در نشست کمیته
مسابقههای AFC شرکت کنم، پس از برگشت از مالزی قرار است با کادر فنی
جلسهای داشته باشیم و لیست نهایی امیر قلعهنویی را بگیرم. آن زمان مشخص
میشود از میان گزینههایی که بعضا در رسانهها مطرح میشود یا جایی هم
گفته نشده، کدام بازیکن دقیقا گزینه امیر قلعهنویی است. فکر میکنم حداکثر
سه بازیکن بتوانیم بگیریم. اگر امکان جذب دو بازیکن خارجی برایمان وجود
داشته باشد، ممکن است این تعداد به چهار بازیکن افزایش یابد. در مالزی درباره عماد رضا صحبت می کنیم من با رحیمی ارتباط دوستانه خوبی دارم. منتظر بودم در سفر به مالزی که به همراه یکدیگر خواهیم بود با او درباره عمادرضا صحبت کنم. سهمیه ما در لیگ قهرمانان باید 4 تیم باشد در سفر قبلی که به مالزی داشتیم با وجود آن که به محض رسیدن،
همان روز نخست جلسهای را با مسئولان AFC برگزار کردیم و ثابت کردیم آنها
در تخصیص سهمیه به ایران اشتباه کرده بودند، اما با تصمیمهایی که قبلا
گرفته بودند و یکی، دو باشگاه هم مدارکشان را دیر ارسال کرده بودند،
نهایتاً نشد که در آن تصمیم تجدید نظر شود. در هر حال با تلاشهای انجام
شده سهمیه ایران اضافه شد اما معتقدم ما باید برای گرفتن چهار سهمیه در لیگ
قهرمانان آسیا تلاش کنیم. اگر تنها کمی در بحث اماکن ورزشی و استادیومها
امکاناتمان را بیشتر کنیم میتوانیم به 4 سهمیه برسیم. اعتبار سهمیه ها باید دو ساله باشد درخواست دیگر ایران از AFC افزایش مدت اعتبار این سهمیههاست
که باید دو ساله شود. به مسئولان AFC توضیح خواهیم داد که اعتبار یک ساله
سهمیهها باعث میشود با توجه به همزمان نبودن برنامه مسابقههای باشگاهی
در غرب و شرق آسیا تیمهایی که در مسابقههای کشورشان عناوینی به دست
آوردند ندانند که آیا در فصل آینده میتوانند در لیگ قهرمانان حاضر باشند
یا خیر. ممکن است این تیمها خودشان را برای حضور در آسیا آماده کنند و طبق
آن بازیکن بگیرند اما به یک باره با کاهش سهمیهها حضورشان در لیگ
قهرمانان منتفی شود. بنابراین بهتر است اعتبار سهمیهها دو ساله باشد. این
موضوع و همچنین تعداد سهمیههایی که اعلام شده در نشست هیات اجرایی AFC
نهایی خواهد شد. هانوفر نشد یک تیم آلمانی دیگر! قطعاً ما برای فرهاد مجیدی یک بازی خداحافظی در پایان لیگ
امسال خواهیم گذاشت. من در این باره فردا یا پس فردا با فرهاد مجیدی صحبت
خواهم کرد. باید زمان مناسبی را انتخاب کنیم. به احتمال فراوان حریف
استقلال در این مسابقه دوستانه هانوفر خواهد بود اما اگر این تیم هم نشود،
قطعاً یک تیم آلمانی دیگر جایگزینش خواهد شد. اکثر بزرگان فوتبال لقب شوالیه را به من تبریک گفتند این عنوان هیچ توضیحی ندارد. هم جایی که این لقب را به من
داده معلوم است و هم مشخص است که این لقب را به چه کسانی میدهند. اعتبار
عنوان هم روشن است. بنابراین ارزش خودش را دارد. فکر میکنم کسانی که نسبت
به این قضیه موضع گرفتهاند تعدادشان از انگشتان یک دست و حداکثر دو دست
کمتر است چون اکثر مسئولان و بزرگان فوتبال مملکت با من تماس گرفته و کسب
این عنوان را تبریک گفتند. خطاب به آنهایی که برای این نشان ارزشی قائل
نیستند، باید بگویم این نشان برای من نیست، بلکه برای فوتبال ایران است و
اگر فکر میکنند گرفتنش راحت است، بروند بگیرند، ببینیم چه کسی میتواند
بگیرد! در جام حذفی هم مدعی هستیم با وجود آنکه تیم ما وضعیت خوبی در لیگ برتر دارد و از مدعیان
قهرمانی است اما با تمام قوا در جام حذفی حاضر میشویم و میخواهیم رکورد
جدیدی برای استقلال ثبت کنیم.
اینجا،احساس فروشى شده...عشق اجاره ای...شده...وتنهایى هم براى ماآدم شده...
وقتى به دنیامى آییم درگوشمان اذان میگویندووقتى ازدنیامیرویم پشت سرمان نمازمیخوانند..."زندگى"ف ا ص ل ه بین اذان تانماز است
مهسا جان از اینکه خبر دادی ممنون من خودم خبرو که دیدم دلم یه لحظه لرزید احساسم بهم گفت محبوب می خواد رخ بنماید
من به کسى توهین نکردم (البته چندنفرازم ناراحتن به دل نگیرید)
آفرین فرشته مطالبت قشنگه
سلام استادمون درموردنقش مردم دردفاع مقدس تحقیق خواسته،تازه اضافه شده به درسا اگه کسى بتونه کمکم کنه ممنون میشم
خواهش فرشته جون
سلام علی اقا خواهشا بیشتر ازاین پررورو بازی درنیار در شان من نیست جواب تو رو بدم تمام به دل نمی گیرم هر چی می خواهی بگی بگو
به آسمان آبی
و بی کران دریـــا
ســــــوگند خورده ام که
ذره ذره ی وجــــــــــــــودم
تا ابد ســـــــــرود آبی عشق تو را
فریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاد بزننـد. ای فرهادی که تا ابد خون ابی در رگهایت موج می زند برگرد کاپیتان برگرد
بروبابا توخرکى باشى_آدم حسابت نمیکنم_ارزش ندارى
خنده داره فیروزه
کسى باتو نبود??!!!!
همه چیوبه خودت میگیرى_عددى نیسسستى
درشأن تو.........
من در مورد شخصیت های جنگ مطلب دارم به ایمیلت میفرستم
سلام چی خنده داره اقا کیوان از هیچی خبر نداری بله در شان تو که بلد نیستی در مورد فرهادم حرف بزنی من به خودم نگرفتم فقط می خواهم در فرهادم قشنگ حرف بزنی ونگی ژول دوست هستش ما مشاجره مون رو سر همین حرفها شروع شدش والا من با شما حرفی ندارم وبحثی ندارم من از فرهاد جوووون دفاع کردم و شما به من هر چی خواستی گفتی شوخی ام نهایت داره اگه من به خودم می گیرم یا نمی گیرم همین برو بخون ببین چیها نوشتی بعد صحبت کن زبونت همچین تنده بگی نگی برادر
مرسى_بیشتر درموردنقش مردم باشه _دمت گرم
توخیلى بلدى
آقای بدون نام!
مرگ اسطوره(همونی که جنابعالی فقط اونو اسطوره میدونی؛ناصرخان حجازی) درس عبرتی شد برای هواداران(البته بجز بعضیا که هنوز عبرت نگرفتند!) که مرده پرست نباشند ...قدرشناسی وقتی ارزش داره که بزرگ و محبوب تیمت زنده است و سرپا و ببینه که چقد براش حرمت قائلی ببینه که زحماتش بی جواب نمونده نه اینکه تا وقتی زنده است مثل ناصرخان پشتشو خالی کنی و وقتی از دستش میدی اسطوره اسطوره راه بندازی واسه خلق الله!!!!!!
در آخر:خوشبختانه اکثر هوادارا دیگه به هوش اند اندفعه مگه بمیریم که بذاریم فرهادمجیدی مثل حجازی تنها بمونه
naser khan .be khodet feshar naaaayar
mitarsi esmeto benevisiii
جانم==فرهاد== فابرگاس
Esmam rezast chon yeki dg az doostan ba in esm nazar midad naneveshtam bache to ham zer nazan boro defaito bekhoon 3vom rahnamayi ya 2dabirestan?
این یه مقاله کوتاه هستش از روی مقاله خودمه:
نقش نیروهای مردمی در جنگ تحمیلی
بسم الله الرحمن الرحیم
((ما تمام ملتمان جنگجو است و با تمام قوا مقابله می کنیم))
امام خمینی (ره)
نقش نیروهای مردمی در جنگ تحمیلی
به طور کلی دفاع امری غریزی و طبیعی است که در تمام موجودات اعم از نباتات و حیوانات وجود دارد و اختصاص به یک موجود یا جنس خاصی از موجودات ندارد. در انسان نیز سیستیم دفاعی قرار داده شده است تا درهنگام خطر و وجود دشمن از خود دفاع و واکنش نشان دهد.
درمورد جوامع انسانی و اجتماعی نیز چنین است؛ هر بار که سرزمین و ارزش های دینی و ملی آن ها مورد تعدی و تجاوز دشمن قرار گیرد، وظیفه و رسالت دفاع از ارزش های دینی و ملی به میان
می آید و در رأس اهداف و برنامه های آن جوامع انسانی قرار می گیرد. در جنگ تحمیلی و ناخواسته ی هشت ساله که از طرف ارتش حزب بعث و رهبران خودکامه ی آن به کشور ایران تحمیل شد، نمونه ی بارزی ازدفاع مردمی ملت ایران در مقابل دشمن بعثی آشکار شد. مردم ایران دراین دفاع مقدس، همه اعم از زن ، مرد، پیرو جوان، روی به میدان کارزارنهادند و به مقابله با دشمن برخاستند و هرفردی به سهم خود و توانی که داشت، به راه های مختلف، دین خویش را به اسلام، انقلاب و وطن ادا کردند.
مردان در صف اول مبارزه با دشمن و زنـان درپشت جبهه حماسه ها آفریدند و شجاعت ها از خود نشان دادند.
مردم مسلمان ایران در طول هشت سال دفاع مقدس، دست به دست هم دادند و برای دفاع از کشور خود و ازبین بردن دشمن بعثی، فداکاری و تلاش جانانه ای کردند، اما دفاع آنان مختص به قشر و گروه خاصی از جامعه نبود، بلکه تمام اقشار جامعه از روستایی و شهری، زن و مرد، پیر وجوان و حتی اقوام و اقلیت های مختلف ایرانی چه براساس نگرش دینی و چه براساس وظیفه ی وطنی و میهنی درجنگ شرکت کردند و درحماسه ی مقاومت مردم ایران در برابر هجوم وحشیانه ی ارتش حزب بعث عراق حضوری مؤثر و گسترده یافتند و به مبارزه با دشمن پرداختند.
درجنگ تحمیلی تمام اقشار جامعه در قالب بسیج مردمی به جبهه های جنگ شتافتند و شجاعانه با بذل جان خود را آرمان های دینی و عقیدتی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی و سرزمین و ناموس خود دفاع کردند. در پرتو همین بسیج مردمی بود که دشمن بعثی با آن همه تجهیزات و نیروهای نظامی و کمک های نظامی غرب و شرق نتوانست در برابر اراده ی پولادین و راسخ مردم مسلمان ایران دوام بیاورد.
شهید دکتر محمدجواد باهنر درباره ی نقش و تأثیر « بسیج مردمی» می گوید:
« اصلاً بسیج یک سرچشمه است که پایان ناپذیر است، آن هم با نوعی تعلیمات چریکی و عادی که مردم همه یاد بگیرند و همه بتوانند مقاومت کنند و بزرگ ترین نیروها را بتوانند از پا در بیاورند.
جنگ مردمی و بسیج عمومی است که قدرتی را به وجود می آورد که به اضافه ی آرمان مقدس ایمان به خدا می تواند به ملت ها بیاموزد که چگونه می توانند زنده بمانند و روی پای خودشان بایستند.»
برجسته ترین ویژگی جنگ، مردمی بودن آن می باشد که با توجه به ویژگی حضور مردم، جنگ ابعاد جدیدی به خود گرفت و این امر باعث استمرار بخشیدن به حضور مردم درجنگ و نیز اتخاذ استراتژی مناسب، یعنی حمایت از نظام جمهوری اسلامی ، دفاع از وطن اسلامی و شکست دشمن گردید. گرچه جنگ مشکلات و مصایب فراوانی را به دنبال داشت، اما هیچ کدام از آن ها نتوانستند که مردم حزب الله ایران را خسته و دلسرد نمایند. بلکه مردم مسلمان و انقلابی ایران رنج ها و مصایب را به عنوان وظیفه و تکلیف شرعی در راه جهادفی سبیل الله به جان می خریدند و همان گونه که پیروزی ها را در سایه ی لطف خدا به دست می آوردند و می دیدند، مشکلات را نیز به خوبی می فهمیدند ودر راه خود راسخ بودند.
نیروهای مردمی که به جبهه های جنگ می شتافتند، همه خود را رزمنده، برابر و برادر می خواندند و درهنگام مبارزه و جنگ دوشادوش یکدیگر می جنگیدند و در هر شرایط و موقعیت نیز هر کدام گوشه ای از کار را گرفته و با هم همکاری می کردند.
اتحاد و یگانگی که بین نیروهای مردمی و رزمنده وجود داشت – وبه تعبیر قرآن کریم، رمز پیروزی مسلمین می باشد- باعث شد آن ها را در برابر دشمن پیروز شوند: امام خمینی (قدس سره) می فرماید:
« آن انسجامی که در اثر جنگ بین همه ی قشرها پیدا شد و آن معنای روحانی و معنوی که در خود سربازان عزیز از ارتش و ژاندارمری وسپاه پاسداران به نمایش گذاشته شد و آن روح تعاونی که در همه ی ملت، از زن و مرد، سرتاسر تحقق پیدا کرد، به دنیا فهماند که این مساله ای که درایران است با همه مسایل جدا است.»
اما به طور کلی پیروزی درجنگ تحمیلی مرهون عوامل متعددی است که از میان آن ها دو عامل :
« پشتیبانی مردمی» و « روحیه ی رزمندگان» از اهمیت خاصی برخوردار می باشد.
پشتیبانی به موقع و مناسب نیروهای مردمی در جنگ از یک سو، و برخورداری نیروهای رزمنده ی عمل کننده از روحیه ی بالا از دیگر سو، از عوامل بسیار مهم موفقیت نیروهای نظامی و رزمی ما در انجام مأموریت های محوله بوده است.
رزمندگان ما در جریان حماسه ی دفاع مقدس به لحاظ مردمی بودن آن، از دو عنصر فوق در حد بالایی برخوردار بودند و همین امر موجب پیروزی های بزرگ آن ها بر دشمن گردید.
لذا حضور نیروهای مردمی در امر پشتیبانی جنگ، بسیار ضروری و حیاتی بود و همین پشتیبانی و حضور مردم، موجب ایجاد دلگرمی و بالا رفتن روحیه ی نیروهای رزمنده می گردید. به عبارتی هرچه پشتیبانی جنگ مردمی تر می شد، نیروهای رزمنده در برابر دشمن، احساس حقانیت بیشتری
می کردند و در رزم خود با دشمن استوارتر می گردیدند . این جاست که انسان به یاد این آیه ی زیبای قرآن کریم می افتد که :
« اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی...»
« این ها کسانی هستند که خداوند دل های آن ها را به ایمان امتحان کرده وپیروز شده اند>>.
سلام علی آقا مقاله دوم رو به ایمیلت فرستادم میتونی استفاده کنی
ولی نه ببخشیدم آدرست مشکل داره همین جا میذارم برات
چکیده:
این مقاله مجموعه ای از مفاهیم مختلف و متنوع در رابطه با کمک رسانی مردم در دوران دفاع مقدس می باشد.
در این مقاله از رشادت های حماسه سازانی صحبت می کنیم که شاید هنوز بعضی از آن ها گمنام ماندهاند و غریبانهتر از مردان جانباز، سهمشان در اجتماع به فراموشی سپرده شدهاست. از زنانی که نقش به سزایی در ترویج ارزشها و فرهنگ روزهای آتش و خون داشتند. کم نیستند زنانی که با اصابت ترکش خمپاره یا بر اثر بمبارانهای هوایی، عضوی از اعضای بدن خود را از دست دادند و دچار موج گرفتگی و یا گرفتار عوارض بمبهای شیمیایی شدند و در زمره "جانبازان " جای گرفتند.
پس، زنان با حضور خود در طی دفاع مقدس امت اسلامی در برابر استکبار جهانی، به عنوان نیمی از پیکر اجتماعی نقش مؤثری در کمک رسانی ایفا نمودند.
و همچنین مطالبی از روایت حجتالاسلام رحمانی از ارسال کمکهای مردمی به جبههها ذکر شده است.
بخش دیگری از کمک رسانی مردم در دوران دفاع مقدس تشکیل بسیج و تقاضای مردم و دانش اموزان درخصوص عزیمت به جبهه عای نبرد حق علیه باطل بود، که در این مقاله به بخشی از آن اشاره شده است.
مقدمه:
طوفان جنگ در 31 شهریور 1359، به راه افتاد. همچنان که تهاجم در حال تولد بود، حماسهای برتر از درون فرهنگ و باورهای ژرف ملتی مؤمن سرچشمه میگرفت. این حماسه که «دفاع مقدس» نام گرفت، روزبه روز بالندهتر شد و چونان کوهی استوار در برابر تهاجم دشمن قد علم کرد. همین کافی بود تا دشمن را متقاعد سازد که در محاسباتش دچار اشتباهی بزرگ شده است.(1) در این زمان ارتش و سپاه و سایر نیروهای انتظامی به واسطه ی عدم انسجام و درگیری های داخلی که وجود داشت نمی توانستند به تنهایی در برابر تجاوز عراق مقاومت کنند . در چنین شرایطی نیروهای مردمی برای دفاع از اسلام و مسلمین و میهن ̦ بسیج شده و به جبهه های جنگ اعزام شدند تا با حضور دلیرانه ی خود در مرزها تا حدودی عدم آمادگی نیروی نظامی و انتظامی را جبران نمایند .
زنان و دفاع مقدس:
جنگ هشت ساله ایران تجربة به یاد ماندنی و عظیمی است که زنان نیز مانند مردان در آن سهیم و شریک بودند ، حضور شیرزنان میهن اسلامی است که هم بر جنگ تأثیر گذاشتند و هم در ابعاد مختلف از جنگ تأثیر پذیرفتند و ارزشها و نگرشهای تازه ای را به عرصه زندگی فردی و اجتماعی وارد کردند.
زنان غیور و شجاع کشور ، در برابر بی رحم ترین و خشن ترین دشمنان این مرز و بوم چنان صلابت و شجاعتی نشان دادند که مردان جنگ را به شگفتی و شیفتگی واداشت. زنان در دوره های حماسه و رزم شهری ، مقاوم ایستادند و از شهر خویش دفاع کردند و مردان را به غیرت آوردند و با دست خالی به «کندن سنگر ، پرکردن کیسة شن و جابهجایی آن ، محافظت از مهمات ، اسارت گرفتن دشمن علی رغم نداشتن اسلحه و در برهه ای از تاریخ جنگ ، به نگهبانی از پیکر مطهر شهدا و خاک سپاری اجساد قطعه قطعه برادر و پدرشان و حفاظت از گلزار شهدا و اجساد مطهر از شر حیوانات و دشمنان همت شجاعانه گماردندو زمانی دیگر در غسالخانهها شهدا (خواهران شهید را) میشستند ، کفن پوش می کردند و به خاک می سپردند.
بانوان فهیم کشور با کمکهای مردمی در ستادهای کمک رسانی و تهیه پوشاک دست دوز یا دست بافت و تهیه مواد خوراکی ... قلب رزمندگان را مالامال از امید به پیروزی و نصرت می کردند. آنها با نگارش نامه های احساسی و حماسی و ذکر رسالت عظیم آنها در دفاع از ولایت فقیه ، آرزوی توفیقات معنوی و دریافت اجر اخروی از سیدالشهدا را برای پدران ، پسران و برادران دینی خویش مسئلت می کردند. زنان توانمند دفاع مقدس در لحظات وداع با همسر ، استوار و پرصلابت او را به سوی جبهه ها بدرقه می کردند. به همین مناسبت مقام معظم رهبری نقش زنان را در جنگ نه تنها کمتر از مردان نمی دانند ، بلکه با اشاره به اهمیت آن بیان میدارند: «اگر زنان حماسة جنگ را نمی سرودند و در خانه ها جنگ را به عنوان یک ارزش تلقی نمی کردند ، مردان اراده و انگیزة رفتن به جنگ را پیدا نمی کردند و خیل عظیم بسیجیها به سمت جبهه روانه نمی شد.»
زنان در جنگ ، به اقتدای رهبر خویش و به تأسی از شهدا ، فعالیتهای خود به ویژه کمک رسانی برای جبهه ها ، اهدای خون ،کمک مالی به جبهه ها ، اهدای کلیه ، اهدای ارثیه و جواهرآلات ، ... را با هدف دفاع از اسلام پنهان می داشتند ، به حدی که خانواده های آنان نیز مطلع نبودند و گاه از زبان دیگران و یا پس از شهادت آنان این امور خیر خواهانه علنی می شد. زنان بسیاری نیز با اخلاص تمام مجالس دعا ، نیایش ، زیارت عاشـورا ، ... را برای پیروزی رزمندگان و شـفای جانبازان و بازگشت اسرا برپا می داشتند و یا در مراکز کمک رسانی با همین روحیة خالصانه ، کمکهای مردمی را جمع آوری و بستهبندی می کردند که سرعت در انجام این فعالیتها گاهی مردان را شگفت زده می کرد.
بانوانی که برای کمک به جبهه ها وتداوم انقلاب ، حلقههای ازدواج و مهریة خویش را اهدا کردند ، چرا که هیچ چیز دیگری نداشتند تا به جبهه های جنگ یاری رسانند. آیا ایثار و فداکاری از این بزرگتر که زنان این سرزمین ، همسر و فرزند محبوبشان را علیرغم دلبستگی ، تعلق خاطر وعلاقه بسیار ، به حضور در جبهه تشویق و ترغیب نمودند و در شهادت او از خداوند درخواست کردند که قربانی آنها را بپذیرند.
صبر شیر زنانی که در شهادت همسر، خم بر ابرو نیاوردند ، و فقط شکر خدا کردند و در فراق او دندان جگر نهادند و اگر گریستند گریه بر دوری خویش از عالم شهید و جاماندن از قافله و کاروان شهدا بود . صبر مادرانی که چهار فرزند خویش را در مسـلخ عشق قربانی کردند و صبر بانـوانـی که بر جراحت و زخمهای عزیزانشان بوسه زدند و صبر و انتطار نامعلوم همسرانی که برای بازگشت شریک زندگیشان ثانیه شماری کردند و صبر مادران و همسرانی که دراسارت عزیزانشان توکل کردند و صبر دخترانی که سالهای جوانی و زیبایی خویش را در رنج انتظار پژمردند و صبر زنانی که سالهای متمادی از عمر خویش را در به تربیت یادگار شهید ، چشم از احساسات و غرائز خویش فرو بستند و در خانة شهید حرمت او را پاس داشتند و فرزندان شهدا را برای آینده ای روشن تربیت کردند ، فرزندانی که باید ارزش ساز باشند و اهمیت ارزشهای معنوی پدر شهیدشان را بدانند و برای تحقق آرمانهای معنوی اسلام از مشکلات نهراسند و صبر و سعة صدر و دقت نظر در چنین مسئولیتی را پیشه راه خویش کنند. مقام معظم رهبری صبر زنان را در دوران دفاع مقدس بسیار ارزنده و مؤثر می دانند و می فرمایند :«در سالهای جنگ ، اگر صبر مادران و همسران شهدا نبود ، مشکلات بزرگی ایجاد می شد.».
یکی از خواهرانی که خود در حماسه مقاومت خرمشهر حضور داشته است، میگوید: «در آن روزها خواهران دو دسته بودند، عدهای برای مهمات رسانی تعیین و تعدادی هم برای امدادگری راهی بیمارستان شدند. ما به بیمارستان رفتیم. پشت سر هم مجروح میآوردند. دست و پاها و بدنهای پاره پاره، که در پتو و حصیر پیچیده شده بودند. اوائل جرأت نمیکردیم به آنها دست بزنیم؛ ولی کمکم عادت کردیم. خواهران هر کار نیاز بود، میکردند، از تخلیه مجروحین و پرستاری تا کار در آشپزخانه و نگهبانی از بیمارستان. امکانات بسیار کم و مختصر بود. مجبور بودیم سِرُمها را به میخ آویزان کنیم، روز به روز وضع بدتر میشد... آب و برق نبود و آب از شط میآوردیم و یا شستشو را کنار شط انجام میدادیم. این باعث شد که آب، عدهای از خواهران را تا وسط شط ببرد... که تعدادی از آنها غرق شدند.
مقام معظم رهبری در مورد نقش ارزشمند زنان در دفاع مقدس می فرمایند:
« یک مرحله ی دیگر هم در مبارزه زنان ما وجود دارد و آن مرحله ی بعد از پیروزی انقلاب است. همان طور که گفتیم چه در میدان های شور و احساس انقلابی و پاسخ گفتن و لبیک گفتن به خواست ها و دعوت های انقلابی و چه در تحریث و تحریک مردان و چه در اثبات مقاومت عمومی جامعه ی ما، یک نقش فوق العاده حساس و برجسته ای داشته اند، این مرحله، مرحله ی دیگری از حرکت های پرشور زنان انقلابی ماست.» (2)
نقش بسیج در دفاع قدس
تشکیل بسیج مستضعفین ارتش بیست میلیونی به فرمان امام خمینی (ره) هوشیاری و درایت بی نظیر حضرت امام خمینی (ره) از جمله اساس ترین عوامل در جهت خنثی سازی توطئه ها به حساب می آید .
با همکاری بسیجیان دیری نپایید که سازمان گروه های تروریست و ناامن کننده گان جامعه فرو پاشیدند عضویت حضور یک پارچه ی مردم در پایگاه های مقاومت بسیج شهری و روستایی مدرسه و دانشگاه موجب گردید مساجد حسینیه ها و پایگاه های بسیج کانون جزب و هدایت مردم به جبهه های جنگ شوند و اعزام بسیجیان از طریق پایگاهای مقاومت به جبهه ها صورت گیرد همین مکان محل جمع آوری کمک های مردمی به پشتیبانی از رزمندگان سلحشور شد سازندگی و عمران شهرها و روستاهای خراب شده ی جبهه های جنوب به ویژه شهر های سوسنگرد ̦ بستان ̦ هویزه و ..... را نیروهای مردمی و بسیجی بر عهده گرفتند و از طریق جهاد سازندگی و هلال احمر جمهوری اسلامی ایران جذب و سازماندهی شدند در طول هشت سال دفاع مقدس بالغ بر دو میلیون نفر از اعزای بسیج به جبهه های جنگ عزیمت نمودند که تعداد زیادی از بسیجیان چندین بار در جبهه های نبرد حضور یافتند که عده ای از آنان فرماندهی گردان تیپ و لشگر های سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بر عهده گرفتند و به درجه ی رفیع شهادت نائل آمدند .
روایت حجتالاسلام رحمانی از ارسال کمکهای مردمی به جبههها
حجتالاسلام محمد علی رحمانی از شاگردان امام خمینی (ره) است که در زمان تبعید ایشان به عراق از همراهان و ملازمان ایشان بود و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با حکم بنیانگذار نظام مسئولیت بسیج مستعفین را در دوران دفاع مقدس بر عهده گرفت.
وی همچنین از اعضای دفتر حضرت امام (ره) بود که در دوران فرماندهی ارتش 20 میلیونی مسئولیت ستاد جذب و هدایت کمکهای مردمی به جبهههای حق علیه باطل را عهدهدار بود و در روزگار جنگ تحمیلی با طرحی ابتکاری سپاه یکصد هزار نفری محمد رسول الله را ساماندهی و به مناطق عملیاتی اعزام کرد.
حجتالاسلام به دوران مسئولیتش در طول سالهای جنگ تحمیلی اشاره می کند:
همزمان با پیروزی انقلاب و آشفتگی که در آن روزهای اول پیروزی انقلاب وجود داشت، گروهها و دستههای مختلف درگیریهایی را بوجود میآوردند و در این میان عراق هم از موقعیت سوء استفاده کرد و جنگ را بر ما تحمیل کرد. قبل از اینکه نیروهای مسلح انسجام پیدا کند و سپاه پاسداران که در آن زمان نیرویی نوپا بود، شکل منسجمی به خود بگیرد، مردم بودند که بار اصلی جنگ را بر دوش میکشیدند و به صورت همهجانبه برای دفع حمله دشمن و حفظ تمامیت ارضی ایران و انقلاب اسلامی وارد صحنه شدند. در طول سالهای دفاع مقدس مردم شهرها و روستاها کمکهای ارزندهای را به جنگ اهدا میکردند و تمام مردم اعم از سرمایهدار و فقیر نقش بسزایی در ارسال کمک به جبههها داشتند. مردم به هر مقداری که امکان داشت و میتوانستند به جبههها کمک میکردند و این مسئله در همه جای کشور هم وجود داشت، بر این اساس گروههایی در کشور بوجود آمد که مساجد و ائمه جماعات مساجد هم در بوجود آمدن این گروهها نقش داشتند. این گروهها کمکهای مردمی را که توسط افراد مختلف اهدا میشد جمع میکردند و بعد از آن این کمکها به جبههها ارسال می شد. هر کسی که میتوانست در جبهه حضور پیدا میکرد و هر کسی که نمیتوانست از طریق مساجد و ستادهای کمکرسانی سعی میکرد که به جبههها کمک کند. ارسال کمکها معمولا چند مشکل داشت که یکی از آنها این بود که نوع کمکها در برخی مواقع مورد نیاز نبود. کمکهایی که به جبههها اهدا میشد، نسبت به نیروهای رزمنده در خط میان آنها تقسیم نمیشد و کم و زیاد میشد، همچنین این کمکها بر اساس نیازی که رزمندگان در منطقه داشتند تامین نمیشد، به طور مثال از یک روستا یک نفر گوسفند به جبهه اهدا میکرد و یک نفر بز هدیه میکرد و شخص دیگری گوساله خود را به جبهه میبخشید، یک نفر مرغ به جبهه میفرستاد و یک نفر تخم مرغ و در کل هر کس بنا بر اقتضای خود کمکی را به جبهه ارسال میکرد.
ما یک قرارگاه مرکزی در تهران داشتیم که محل آن مسجد شاه سابق و مسجد امام کنونی بود و در تمامی استانها و شهرستانها هم ستادهای جذب کمکهای مردمی جداگانهای زدیم که برای بوجود آوردن آن از سپاه و بسیج هم کمک گرفتیم و آنها هم با ما همکاری کردند و نمایندگانی را در ستاد گماشتند.
ما از همه تیپها و لشکرها بازدید میکردیم و نمایندگانی هم در آنجا داشتیم که به طور مداوم سرکشی میکردند و نیازها را برآورد میکردیم و بعد از آن در مرکز نیازها را به استانها اعلام میکردیم و به ادارات سازمانها، وزاتخانهها و دیگر دستگاهها این نیازها را اعلام میکردیم، به طور مثال خیلی از سازمانها لازم بود که برای سنگرها به ما کمک کنند و یا برای تهیه آهن آلات جهت مکانهایی که مجبور بودیم که سنگر جمعی درست کنیم از برخی دستگاهها کمک میگرفتیم.
اقداماتی برای احداث حمام صحرایی در جبههها از سوی ما انجام شد، همچنین برای احداث برخی بیمارستانها و تجهیز آنها ما اقداماتی را انجام میدادیم، به طور مثال برای تهیه وسایل نقلیه ما قرار دادهایی را با ایران خودرو و دیگر کارخانهها داشتیم، همچنین تعداد زیادی موتور سیکلت برای جابهجایی رزمندگان تهیه شد. تجهیزاتی از قبیل موتور برق برای تامین برق در نقاط مختلف جبهه و همچنین موکت و انواع ملزومات از طریق ما به جبهه ارسال میشد.
لوازمی که جزء ضروریات رزمندگان بود را ما باید تهیه میکردیم به طور مثال در فصلهای سرد رزمندگان نیاز به لباس پشمی و گرم داشتند، چرا که در هوای سرد و کشنده غرب خیلی از جوانان در اثر سرما مجروح میشدند و آسیب میدیدند. وی افزود: ما برای تولید لباسهای پشمی و گرم در پشت جبهه از خانمها که زحمات زیاد را هم در طول سالهای جنگ متحمل شدند. استفاده کردیم و کارگاه تولیدی خیاطی راه انداختیم که افراد برای رضای خدا در آن فعالیت میکردند. وی ادامه داد: ما به خانمها پول میدادیم تا پشم بخرند و خودشان لباسها را توسط پشمهای خریداری شده میدوختند و به ستاد میآوردند. چفیههایی که هم اکنون هم از آن استفاده میشود در آن زمان دو مرکز تولید داشت که یکی در اصفهان و یکی در یزد بود، این چفیهها چندین کاربرد داشت هم سفره بود هم زمانی که رزمندگان وضو میگرفتند با چفیه سر و صورت خود را خشک میکردند و همچنین زمانی که هوا بسیار گرم میشد رزمندگان این چفیههای را خیس میکردند و زیر کلا خود میگذاشتند تا زمانی که باد میآمد کمی خنک شوند. زمانی که یک رزمنده زخمی میشد قبل از هر چیز چفیه کاربرد داشت، چرا که با بستن چفیه روزی زخم مقابل خونریزی گرفته میشد
در زمینه تغذیه برای کردستان و مناطق غرب ما به جای کمکهای مردم با شورای آرد و نان قرار داد میبستیم و برای آنها آرد تهیه میکردیم تا خودشان نان بپزند، چرا که نان بعد از مدتی خراب میشود. از وسایل نقلیه گرفته تا ملزومات پوشیدنی و موارد مورد نیاز و تغذیه رزمندگان و همچنین آب معدنی و نوشیدنی و تهیه قند و شکر و انواع شیرینی جات و تمام چیزهای که میتوانست به رزمندگان کمک کند، ما سعی میکردیم تهیه کنیم. همچنین ما در بحثهای تبلیغاتی فعالیتهایی داشتیم، به طور مثال اقلامی مانند رادیو، باطری و دیگر ملزومات مورد نیاز مانند چراغ قوه را برای رزمندگان تهیه میکردیم و در کل هر چیزی را که یک جوان برای زندگی به آن نیاز پیدا میکرد ما را جبهه میفرستادیم بر این اساس لوازمی مانند ماشین اصلاح، قیچی و ناخنگیر هم به جبهه ارسال میشد چرا که هیچ یک از این اقلام، اقلام سازمانی نیروهای مسلح نبوده و هر کسی موظف بود خودش این اقلام را تهیه کند.
حاج آقای رحمانی می گوید: گاهی شرایط در جبههها آنقدر سخت بود که یک رزمنده مجبور بود برای بازگشت به شهر خود پوتینهایش را بفروشد. چرا که بسیجیها پولی را دریافت نمیکردند. حاج آقای رحمانی در ادامه پیروزیهای جنگ را حاصل مشارکتهای مردمی دانست. آقای رحمانی با بیان اینکه در جمهوری اسلامی معمولا برای مناسبتهای مهم یک روز را نامگذاری میکنند تصریح کرد: یکی از مسائلی که فراموش شده نقش مردم در پشتیبانی از جبهه و جنگ و انقلاب است، چرا که مردم نقش مهمی در به ثمر نشستن انقلاب و پیروزهای جنگ تحمیلی داشتند.
مردم نقش بسزایی در طول مراحل مختلف انقلاب داشتند و هیچ وقت اجازه ندادند که دشمن و افراد منافق به کشور نفوذ کنند و در حال حاضر هم با اینکه سازمانهای زیادی وجود دارد هنوز مردم نسبت به تمام مسائل احساس مسئولیت میکنند و در تمام صحنهها نقش فعال دارند. (3)
نقش فرهنگیان، معلمان و دانش آموزان در کمک رسانی به دفاع مقدس
با واگذاری مسوولیت بسیج به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی، پایگاههای مقاومت بسیج در مدارس نیز همچون دیگر اقشار بسیج برای جذب، آموزش و اعزام دانشآموزان واجد شرایط به جبهههای جنگ حق علیه باطل فعال شدند که در این میان نقش معلمان و فرهنگیان بسیجی ستودنی است.
در دوران هشت سال دفاع مقدس بیش از 550 هزار نفر از دانشآموزان به دفعات مکرر به جبههها اعزام شدند که بیش از 36 هزار نفر شهید و مفقود الاثر، دو هزا رو 853 نفر جانباز نفر جانباز و دو هزارو 433 نفر آزاده تقدیم دفاع از انقلاب اسلامی و کشور عزیزمان ایران کردند.
حضور حماسی دانشآموزان در سالهای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نه تنها موجب گرمی و موفقیت جبههها شد بلکه شور و نشاط ویژهای در داخل مدارس بوجود آمد و در مدت کوتاهی تبدیل به گستردهترین تشکل دانشآموزی کشور شد.
یکی از دانش آموزان بسیجی در این خصوص می گوید: امروز به این دلیل به عنوان روز بسیج دانش آموزی نام گذاری شده تا ما دانش آموزان به رشادت و شهامت شهید 'فهمیده ' پی ببریم و وی را الگوی خود قرار دهیم.(4)
فرهنگیان، معلمان و دانش آموزان نیز مانند دیگر قشرهای ملت ما، در دفاع مقدس نقش آفرینی کرده، در حماسه های جاویدان ملت ایران شریکند. این تلاش ها، هم در پشت جبهه و هم در منطقه جنگی محسوس بود. دانش آموزان و معلمان با حضور در پایگاه های بسیج، اهدای خون به جبهه ها، کمک نقدی و غیرنقدی و کمک رسانی به مجروحان، به شیوه های گوناگون در دفاع مقدس حضور داشتند. براساس آمار منتشر شده از سوی بنیاد شهید انقلاب اسلامی، 5/18 درصد شهیدان دفاع مقدس را دانش آموزان تشکیل می دهند که از حضور فعال دانش آموزان در عرصه انقلاب حکایت دارد.
شهید فاطمه چراغی
تاریخ تولد*۱۳۵۹*
تاریخ شهادت*۱۹/۱۲/۶۳*
محل تولد*ایلام-صالح آباد*
طول مدت حیات*۴سال*
محل شهادت*ماربره*
فاطمه در سال۱۳۵۹دیده به جهان گشود آغازین روزهای حیاتش را در روستای صالح آباد گذراند.
اما هنوز چهار سال بیشتر نداشت که یکباره هواژیمای رژیم بعثی بر خانه شان سایه افکند و او سرانجام در نوزذهم اسفند ماه ۱۳۶۳ در منطقه ماربره بر اثر بمباران هوایی به شهادت رسید.(5)
نتیجه گیری
در هشت سال جنگ تحمیلی، مردم اگر چه از نظر مالی به خاطر جنگ و تحریم های دشمنان در سختی زندگی می کردند اما هر آنچه در توان داشتند برای پیروزی، خالصانه به میدان آوردند. عده ای با هر موقعیت مالی که داشتند سعی می کردند برای فراهم کردن وسایل مورد نیاز رزمندگان هر کاری که می توانند انجام دهند.
کمک های مردمی در دفاع مقدس اگر چه ممکن است از لحاظ مالی چشمگیر نبوده باشد اما چیزی که به همان مقدار کم برکت می داد دل پاک و خلوص نیت ملت بود.
از این رو خود را موظف و مکلف بدانیم تا با توکل به خدا و با سلاح ایمان ، علم ، عفت ، پاکدامنی ، ایثار ، شجاعت و با اطاعت کامل و بی چون و چرا از ولایت مطلقه ی فقیه ، دشمنان قسم خورده ی اسلام و انقلاب را در رسیدن به هدفشان که همانا شکست انقلاب و نابودی اسلام است ، ناکام گذاشته و با جدیت و تلاش ، شاهد بالندگی و گسترش روز افزون اسلام و انقلاب در سرتاسر جهان بوده و زمینه ی ظهور منجی عالم بشریت حضرت مهدی (عج) را فراهم آوریم.
منابع
1- (باورهای دینی، 1380، ص18).
2- سایت راسخون
3- خبرگزاری فارس
4- خبرگزاری فارس
5- کتاب لاله های افروختنی-صفحه*۱۱۸*
بروبچه دیگه نبینمت
دمت گرم قربونت_اگه بازم تونستى بنویس برام 15ص بایدبشه
شرمنده مشکل ایمیلم چى بود.(بعضى هاچرا بهشون فشارمیاد)بازمعرفت تو،،ایول داااااره
.....Joojo boro ta ye chi bet nagoftam bache
سسس ساکت حرف نزن
چقد خوشحاله کفاش شانسى شانسى جایزه رو دادن ایران واقعاخنده داااره
سلام
حالا شد افرین پسر خوب
جدی استادیوم بودی؟ جون عمت
سلام اینجا چه خبره سایت فرهاد جوووون هستش یا مقالات جنگ فرهادم تمام زندگیم تو بر می گردی هستی جون ولشون کن اینها دیونه هستن یک ان فکر کردم اومدم وبلاگ بسیج حالم بدشدش فرهادم معلومه که تنها نمی مونه تا من هوادار هستم که عاشق فرهاد جوووون هستش و امثال توی هوادار
به تو ربط نداره روانى
فرشته چیزى بگو
مهــــم نیســـت نوشته های درهم و برهم مـرا بخـوانی یـا نــــه!
مــن بـرای دلِ خستــه ام می نـویسـم...
میخـــواهی بخـــوان... میخـــواهـی نخـــوان...!
فـــقــــــط خـواهـش میکنـم... اگــــر خـوانـدی!
عـاشقـانـه ام را تقــدیـم به " او " نکــن!!!مــن این را بـرای " تـــو " ســروده ام... نــــــه بـرای " او "...!!!
فرهادم دوستت دارم عشقم برگرد
.....لق فرناز مجیییییدی.اس اس رو عشقه
تقدیم به تنها خورشید بی غروب دنیا کاپیتان فرهادمجیدی:
غروبا وقتی که خورشید ته دریا میمیره
دلم از دوری تو قد یه دنیـــــــــا میگیره
کاپیتان خوبی ها برگـــــــــــــــــــــــــرد
سلطان قلب آبی ها فرهادخان مجیدی:
تو که باشی......
سکوها تیفوسی ها جون دوباره میگیـــــــــــــــرن
قرمزا با حال زار غم را به زانو میگیــــــــــــــــــــرن
رقیبا قبل بازی باخت رو به گردن میگیـــــــــــــــرن
ولی در کل؛ کاپیتان!
تو چه باشی چه نباشی محاله ز دل جداشی......
داداش فرهاد!بدگویی ها را به دل نگیر اینان خیلی وقت است که از حسادت به محبوبیت تو می سوزند و عصبانی اند
از محبوبیت کاپیتان فرهاد مجیدی عصبانی باشید و از این عصبانیت بمیرید!!!!!!!
سلام به همگی خوفید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟داداش علی ازت خیلی خیلی ناراحتم ولی چون گفتی به دل نگیریدبخشیدم راستی منم راجب نقش مردم یه چیزایی دارم اماالان نمیشه بنویسم چهارشنبه میام مینویسم واستون.در ضمن بچه ها اینقدرباهم دعوانکنیددنیادوروزه ارزش نداره...
به نسلهای بعدبگوییدنسل مانه سرپیازبودنه ته پیازخود پیاز بودکه هرکه دیدگریه کرد...
دلتنگتم مثل مادربیسوادی که دلش هوای بچه اش راگرفته ولی بلدنیست شماره اش رابگیرد...تقدیم به فرهاد...
شرمنده_دمت گرم
هرچه مى روم نمیرسم...گاهى فکرمیکنم نکندآن کلاغ آخرقصه ها،من باشمa
هرچه دلم راخالى میکنم بازپرمیشودازتو،عجب برکتى دارد دوست داشتنتf
بعضى ها الان زبون ندارن
سلام چه خبر علی آقا هی داری نیبافی واسه خودت من بیشتر از این مطلب دیگه نداشتم تازه بچه ها اعتراض میکنن مثلا اینجا وبلاگ فرهاده ها!!!!!!!!!
من به ایمیلتون هم نتونستم پیامم بدم
اگه مشکل ایمیلت برطرف شد بگو بازم واست میفرستم